Monday, May 10, 2004

اگر انسان بتواند به عمق وجود خود وارد شود ,جایی که
عمق آن به اندازه سیاهی شب یلدا است , دراین هنگام از عالم ملکوت وحی ای فریاد
گونه بر کیمیای وجود ما تابیدن خواهد گرفت, و می توانیم به گلی سرشار از لطافت باران نگاه کنیم و شوق خالصانه ای
را دریابیم که در چشمان دخترکی بعد از اتمام مشقهای خود موج می زند. ما باید در دنیای خود همچون ماهی کوچکی
در بهار ذهن خود به سوی آینده گذر کنیم




...............................................................................
يک جاده سر بالايی بلند را در نظر بگيريد که می دانيد انتهايی دارد .اما اينک تا کجا ادامه
پيدا مي کند معلوم نيست.همينطور که به پيش می رويد آدمهايی هم از روبرو به سمت شما می آيند و از کنار شما رد می شوند
.اين جاده مسير زندگی شماست.هر چه انسان در زندگی خويش به جلو برود اگر به سوی تعالی گام بردارد جاده به سوی بالا می رود . هرچه مقصد سطح بالا تری را برای خود در نظر بگيريم يا بخواهيم سريع تر به مقصد برسيم شيب شديد تری پيدا می کند. در اين ميان انسانهايی که از روبرو می آيند همانند فرصتهايی هستند که در زندگی برای هر شخصی پيش می آيد .
از سختی و شيب مسير نترسيد. به هدف فکر کنيد...
.......................................................................................

چه حسی به شما دست می ده وقتی که تو آخرین ترم تحصیلی در مقطع فعلی سر کلاسی نشسته باشین که هیچ کدوم از کسانی رو که با شما سر کلاس نشستن نشناسین!چرا؟! چون یک درس جذاب و دوست داشتنی یه که همه رشته ها باید اون رو بگذرونن. به نام: وصایای امام!اون هم با یه استاد که معلوم نیس از کجا اومده.
اصلا همه اینها رو که کنار بگذاریم,مهمتر ار همه یک نفر کنار شما نشسته باشه که تا حالا کلمه(( کمونیسم)) رو نشنیده باشه!از او مهمتر1 نانو متر هم(( لنین))رو نشناسه؟

No comments: