
خودش بود.همانطور ساکت.سرخی وجودش کامل تر از قبل،بهمراه خودش همچنان ادامه داشت،اما اکنون نمایان میشد.دیرزمانی بود که با بشر الفت داشت.زمان تولدش با نوع انسان یکی بود.زمانی رسیده بود که پیش خود فکر میکرد
برای خود زندگی کند.نامه را به آدم داد
فرستنده: عشق
گیرنده: آدم
آدرس: ابدیت
آدم نامه را باز کرد و خواند
من مردم
فرستنده: عشق
گیرنده: آدم
آدرس: ابدیت
آدم نامه را باز کرد و خواند
من مردم

